شهیده راه ولایت

بعد از تو زمین و آسمان غمگین است

یا فـاطـمه ! داغت به خدا سنگین است

از دوری ات آنقدر که بر سینه زدم

بین در و دیوار دلم خـونـیـن است

حمید رضا نوری

 

التماس …

به التماس نگاه یتیم های خودت

به دستهای کریمانه ی دعای خودت

بیا دوباره دعاکن ولی برای خودت

برای پهلو و بازو و دست و پای خودت

وَحُورٌ عِینٌ / واقعه / 22

این پیچ آخر است نشسته است در کمین

از این به بعد کوچه تو را می زند زمین

از این به بعد کوچه کبودی است سهم تو

ای زیر چشم های تو از جنس حور عین..

 زهرا بشری موحد

 

مجموعه دوبیتی فاطمه الزهرا(س)

ذکر هزار ساله …
ای نور خدا سرشـــته با آب و گِلَت
ای مـهر علـــی راز هویــدای دلت
این ذکر هزارساله ی مهدی توست
ای یاس نبی « بِــاَیِّ ذنـب قتلت؟ »

نذرحضرت صدیقه (ع)


عجب آرامشی دارد تلاطم در دو چشمانت

سرش راماه بگذارد به صد خواهش به دامانت

زعرش کبریا با شوق می آید خدا وقتی

زمحرابت سحر پیچد به گوشش صوت قرآنت

ساقی سلام

دستی به روی سینه تو هم احترام کن

همراه من به ساقی مستان سلام کن

ساقی سلام جرعه آبی به ما بده

ساقی سلام جام شرابی به ما بده

فاطمه یعنی تمام حسن ها در یک نفر!

آه زینب جان در آغوشش کمی آهسته تر …

بر تن مادر نشانی هست از آغوش ِدر!

آن قدَر از خارها بربرگ گل رد مانده که –

بوسه ی باران ندارد روی بهـبودی اثـر

هنگام غسل دادن تو …

امشب خدا هم از محنت گریه می کند

با مرتضی کنار تنت گریه می کند

هنگام غسل دادن تو چشم همسرت

با خون زیر پیرهنت گریه می کند

مجموعه رباعیات و دوبیتی های فاطمیه (حسن فطرس)

حریم امن زهرا را شکستند

ز شاخه یاس مولا را شکستند

خدا داند که با این ظلم عظمی

دل پیغمبر ما را شکستند

بَـر دَر مَزَن بــه رویِ تو دَر وا نمی کنند

بَـر دَر مَزَنبــه رویِ تو دَر  وا نمی کنند

چیزی مگو  ,  که با تو مدارا نمی کنند

اینها که ساکتندو فقط  بُهت کرده اند

هــرگز بـه  پایِ حقّ تـو امضا نمی کنند

بغض گلو

نخواستند که باشی در آخر این راه

چقدر بود زمان خوشیمان کوتاه

نبود دست خودم دست من به بازو خورد

و دید موقع غسل تو لکه خون سیاه

در التهاب …

بیا مخواه که خانه پر اضطراب شود

تمام خانه پر از سایه ی عذاب شود

خدا کند که بمیرد هر آنکه باعث شد

علی ز شرم زنش قطره قطره آب شود

دکمه بازگشت به بالا