مرد شدى جان عمو

تنت از بسکه به دور و برِ من پاشیده
مثل مومیست جدا گشته..به هم چسبیده

ناله ات زیرِ سم اسب مرا پیرم کرد
چشمم از بعدِ على اکبر خود ترسیده

دست در دستِ عمه اش بود و
دلش اما میانه ى گودال
دید با چشم خود که افتاده
تن ارباب تا شود پا مال

نقش غربت

روى دیوارِ خرابه نقش غربت مى کنم
ناخوشى هارا عزیزم!با تو قسمت مى کنم

نه غذایى و نه آبى و نه حتى جاى خواب
اینچنین هستم ولى بابا قناعت مى کنم

على اکبر امامِ رضا

تشنگى از نگاهتان پیداست
جگرت بى شکیب مى سوزد
جگر پاره پاره ات پیشِ
عده اى نانجیب مى سوزد

رئوف آلِ على

کبوترانه به سوى تو آمدم آقا
کبوتر حرم و جلد مشهدم آقا

میان این همه سختى دلم به تو قرص است
دخیل بسته ام و رو به تو زدم آقا

نسیم صحن گوهرشاد

دلم دوباره هواى تورا به سر دارد
هواى گنبدتان را دم سحر دارد

دلم دوباره کنارِ تو گریه مى خواهد
که گریه بر در باب الجواد اثر دارد

سر ما ذبح کنید بر سر ایوان نجف

#مدح_امیرالمؤمنین_علیه‌السلام

بنویسید مرا بنده‌ى سلطان نجف
بنویسید که عالم همه قربان نجف
ما غباریم..غبارى زِ خیابان نجف
بنویسید على را گُلِ گلدان نجف

شعر روضه حضرت امیرالمومنین علی (ع)

باز هم لخته‌ى خون روى سرت مى‌بینم
من بمیرم ! چقَدَر روى شما آشفته ست

تَرک روىِ سرت خوب نشد ! من چه کنم؟
از چه رو این همه گیسوى شما آشفته ست؟

شعر مناجات با خدا

بازهم نیمه ى شب گریه و آه آوردم
به درِ خانه ى تو باز پناه آوردم

رو سیاهم که نشد توبه ى من مقبولت
واى بر من که فقط بار گناه آوردم

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست
خورشید شده پا به فرار و خبری نیست
با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست
زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست

شعر شهادت حضرت زینب(س)

اگر نشانه‌اى از کوه و آبشارى هست

اگر خزانِ مرا شوقى از بهارى هست

اگر که از سرِ لطف تو بى قرارى هست

اگر که بال و پرى هست..اعتبارى هست

شعر روضه حضرت ام البنین(س)

مثل شمعى کنارِ خانه‌ى خود
همه دَم او خدا خدا مى‌کرد
گریه هایش چه گریه آور بود
تا که عباس را صدا مى کرد

دکمه بازگشت به بالا