السلام ای امام نوکرها
پاسخت التیام نوکرها
عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
هست حرف تمام نوکرها
شعر محرم و صفر
ماه عزا آمد دل عالم گرفته
زهرا بُنَیَّ یا بُنَیَّ دم گرفته
هرکس به هر نحوی عزادار شما هست
حتی خدا در عرش خود ماتم گرفته
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است
هرجا که میگویم حسین آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آنکه گفته این دنیا بهشت است
غم اگر هست در دلم غم توست
همه ی سال من محرم توست
تو به این چشم ها نظر داری
که حسینیه های اعظم توست
چشم اگر امسال را هم آبروداری کند
گریه میخواهد مرا از هرچه خود عاری کند
هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است
کاش پلک از این هنرها پردهبرداری کند
اشعار سرخ دلشکنش را بیاورید
دمنوحههای سینهزنش را بیاورید
دارد صدای قافله از دور میرسد
اسفند وقت آمدنش را بیاورید
ارباب روی نوکریِ من حساب کرد
با اینهمه گناه مرا انتخاب کرد
هرکس شنید نالهی حی العزا
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
رسیده است محرم…بهار سینه زنان
نگاه کن به دل بی قرار سینه زنان
تمام دلخوشی ام این شده که روز حساب
مرا حساب کنی در شمار سینه زنان
گفت شیخی غافل از دنیا و دین
روی منبر نکته ای بر سایرین..
کای عزاداران که دل دل میکنید!
جای واجب کار باطل میکنید!
همین که در محرم تو روضه خوانده میشود
دل همه به کربلای تو کشانده میشود
فقط به مجلس حسین میشود به چشم دید
که پادشاه پهلوی گدا نشانده میشود
آب روی ماست گریه آبروداریم ما..
با لباس مشکی ات عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنون بودنست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت
با دست بشکسته مرا روزیخور این در نوشت
هرگز نمیکردم گمان اینجا مرا راهم دهند
نام مرا در بین نوکرها خودش آخر نوشت