کوچه بنی هاشم

اسوه استقامت

دلم از غم بهانه میگیرد

قلب من را نشانه میگیرد

آتش غربت تو ای بانو

از دل ما زبانه می گیرد

مادر

جانی نمانده در تنت از بس گریستی
هم بین بستری و هم انگار نیستی

این بار چندم است به دیوار رو زدی
تا حیدرت به در نرسیده بایستی

مدینه

می خواهم از مدینه خداحافظی کنم
از میخ و زخم سینه خداحافظی کنم

از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام

شعر شهادت حضرت زینب(س)

چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست

هر تپش آه میکشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست

یا فاطمه الزهرا(س)

ای به قربان دل از غصه‌ها آکنده‌ات
چند وقتی هست دلتنگم برای خنده‌ات

مطمئناً فاطمه شأنت اگر مخفی نبود
هر کسی یک جلوه میدید از تو می‌شد بنده‌ات

یا زهرا(س)

صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من!
یک روز دیگر است که هستی کنار من

شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری!
پیراهن جدید مبارک! بهار من!

دلم پریشان است

بچه ها من دلم پریشان است
چند وقت است خانه ویران است
چشمهای پدر هراسان است
درد مادر بدون درمان است

زهرا بمان

زهرا بمان و زندگی ام را بهم نزن
زهرا بمان ‌‌و مرگ علی را رقم نزن

آشفتگی قلب مرا جمع و جور کن
فکری به حال و روز دل این غیورکن

لما خلتکما

به وقت شورسحردر کنار دفتر شعر
شمیم یاس واقاقی گرفته دربرشعر
شبیه بال ملائک شده سراسر شعر
سرودم آیه ی مهر از زبان مادر شعر

مادر ما بیگناه بود

گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود

حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود

نگار علی

همه جا یارِ با وفا بودی
یاور و یار مرتضی بودی
یک جهان شامل دعایت بود
هر زمان دست بر دعا بودی

یا زهرا

افتخارم ز نام فاطمه است
ورد و ذکرم مدام فاطمه است.

شیعگی مذهب و طریقت ماست
بخدا این مرام فاطمه است

دکمه بازگشت به بالا