اشعار آیینی

شعر روضه تخریب بقیع

هر چند که این مقبره ویران شده انگار
با این همه چون ملک سلیمان شده انگار

هر چند که می خواست نماند اثر از تو
زوار بقیع تو دو چندان شده انگار

شعر روضه تخریب بقیع

نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای
چشم ها اینجا نمی بینند جز ویرانه ای

زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی
کفتری پیدا نخواهد کرد آب و دانه ی

شعر روضه تخریب قبرستان بقیع

مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع
کمی از حالِ خودم , ساحتِ خونبارِ بقیع
زائری خسته و سَرگشته و بیمارِ بقیع
میگذارد سَرِ خود را , سَرِ دیوارِ بقیع

شعر روضه تخریب بقیع

دیگر نمی‌شود به دلیل, اعتماد کرد
آری, دلیل, غصه‌ی کم را زیاد کرد

دلتتنگی‌ام به درد هیاهو نمی‌خورَد
دل, بی‌دلیل, از شب میخانه یاد کرد

شعر روضه تخریب بقیع

بوی غم بوی عزا دارد بقیع
غربتی بی انتها دارد بقیع
اشک زهرا روی خاکش ریخته
روز و شب حال بکا دارد بقیع

شعار مناجات امام حسین(ع)

دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم…به دنبال وصلتیم

هجران کشیده ایم…گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم

شعر مناجات امام زمان(عج)

از بس که تلخی غم هجران چشیده ام
جانی نمانده است برایم…بریده ام

عیب وصال چیست نصیبم نمی شود؟
خیری که از فراق و جدایی ندیده ام

شعر در وصف حضرت سید محمد فرزند امام هادی(ع)

بین راه سامرا خورشید پیدا میشود
آسمان درهاش روی زائران وا میشود
یک حیاط کوچک و یک گنبد فیروزه ای
روستا با این حرم عرش معلی میشود

شعر مدح حضرت امیر المومنین علی(ع)

ای کرامت جرعه نوش هل اتایت یا علی
ای جوانمردی رهین لا فتایت یا علی

شرح احسانت به مسکین و یتیم و بر اسیر
قدسیان را کرده مات هل اتایت یا علی

شعر مناجات با امام زمان(ع)

من از دنیا به جز عشقت متاعی را نمی خواهم
من از گل ها به جز عشق گل زهرا نمی خواهم

هوای دیدن کوه و در و دریا ندارم من
به دریای غمت غرقم دگر دریا نمی خواهم

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

اشکم که چاره ى دردت نمى شود
باید براى تو کارى کنم دگر
آخر چقدر زانو بغلم کنم؟ بگو
آخر چقدر گریه و زارى کنم دگر؟

شعر مناجات با خدا

بازهم نیمه ى شب گریه و آه آوردم
به در خانه ى تو باز پناه آوردم

روسیاهم که نشد توبه ى من مقبولت
واى بر من که فقط بار گناه آوردم

دکمه بازگشت به بالا