محمد حسین رحیمیان

ولی الله آمد

پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد
آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد
خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد
اولین مژده ماه رجب از راه آمد

بهار بی خزان آمد

زمستان دوره اش سر شد ، بهار بی خزان آمد
تمام علت خلق ِ کران تا بی کران آمد

چه غوغایی شده بر پا ، که دنیا آمد امشب که
سراسیمه جنان بهر زیارت بر جنان آمد ؟!

چادر زهرا

پناه هر دو جهان است چادر زهرا
امید کون و مکان است چادر زهرا

شبی دلیل نجات چهل یهودی شد
که منجی همگان است چادر زهرا

یا ولی الله

کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را
آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را

عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد
جان دوباره این جهان محتضر را

یا فاطمه الزهرا (س)

آن گل کزو فردوس رنگ و بو بگیرد
سخت است با رنگ پریده خو بگیرد

دریای رحمت رفت و باید بعد از این ، آه
کشتی میان شعله ها پهلو بگیرد

همه ی دار و ندارم

السلام ای همه ی دار و ندارم مادر
جایت امروز چه خالی است کنارم مادر

ای فداکارترین بانوی دنیا مادر
می شود سر بزنی خانه زهرا مادر

آسمان گشته سیه پوش

آسمان گشته سیه پوش و مَلَک در زمزمه
باز مانده در غریبی یک علی بی فاطمه

باز از آه کسی عرش خدا لرزیده است
حضرت سلطان ایران داغ خواهر دیده است

یا عزیزالله

خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز

ساعات آخر

دیگر توانی در میان پیکرت نیست
آقا رمق بین دو چشمان ترت نیست

لعنت به این زهری که آبت کرد این طور
در بسترت انگار جسم لاغرت نیست

اولاد اباعبدالله

ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله

جانم حسین

در زمین و آسمان یکتاست، ای جانم حسین
مهربانی های او غوغاست ، ای جانم حسین

می خرد دَرهم ، سوا کردن نباشد عادتش
بس که مثل مادرش زهراست ، ای جانم حسین

واویلا واویلتا

یا غیاث المستغیثین آه از کرب و بلا
از فلک آمد ندا واویلا واویلتا
تا ابد لعنت به هر چه کینه هست از مرتضی
کوفه زد بر طبل جنگ و عرش بر طبل عزا

دکمه بازگشت به بالا