شعر مدح و مناجاتشعر مناجات با خدا
شعر مناچات با خدا
به روسیاهی ام اقرار میکنم العفو
برای خوب شدن کار میکنم العفو
مرا تو میخری و پاک می کنی اما
منم که آینه را تار میکنم العفو
رسیده ام که خودم را نشان تو بدهم
به هر بهانه ای تکرار میکنم العفو
خودت اجازه ی شب زنده داری ام دادی
که با اجازه ات اصرار میکنم العفو
خودت بگیر دو دست مرا که من خود را
بدون تو همه جا خار میکنم العفو
از اینکه عفو تو شد شاملم ولی من با
گناه کردنم انکار میکنم العفو
زمان تشنگی یاد “حسین” می افتم
به یاد کودکش افطار میکنم – العفو
همان که گفت زمان قدم زدن “بابا”
ز درد تکیه به دیوار میکنم – العفو
ببین به پای مناجات گریه میریزم
به یاد عمه ی سادات گریه میریزم
محمد حسن بیات لو