شعر ولادت حضرت امام حسین(ع)
پنج تن با گل روی تو تماشایی شد
عرش از یمن قدوم تو گل آرایی شد
همه یکجور به فکرند که دورت باشند
سر جُنباندن گهواره چه دعوایی شد
کعبه هم سمت شما قبله مشخص کرده
قبله یا قبله نما؟ این چه معمایی شد
به قد و قامت تو فاطمه قدقامت گفت
سجده بر قامت تو لازم الإجرایی شد
آمدی و همه گفتند مسیحا آمد
خانه فاطمه امروز کلیسایی شد
از همه خلق که در خانه تو مهمان اند
طبق معمول به لطف تو پذیرایی شد
از من امروز تو با گریه پذیرایی کن
چشمه چشم مرا باز تو دریایی کن
طفل گهواره این ایل,بزرگ آل اند
ابر و باد و مه و جبریل و ملک خوشحال اند
تو شفاعت بکنی یا نکنی,فطرس ها
پر خود را پر قنداقه تو می مالند
بی پر و بال رسیدند و توسل کردند
بی پر و بال ولیکن به شما می بالند
مدعیان کمال هرچه که باشند آخر
به شما گر نرسیدند همیشه کال اند
ما که از سفره خان علوی مرزوقیم
انبیا نیز همیشه به همین منوال اند
نوکران تو همه منتخب فاطمه اند
گرچه درهم همه جمع اند ولی غربال اند
چقدر زیر گلوی تو به یحیی رفته
آه,زهرا و علی فکر ته گودال اند
بوسه فاطمه امروز امانت بشود
تا گلوی تو مبادا که اذیت بشود
کم این طایفه هم بی حد و بی اندازه ست
کار معمول تو بی معجزه هم اعجاز ست
عده ای نیز تو را رب و خدا می نامند
رحمت واسعه ات بس که غلط انداز ست
سالی یکبار در کعبه اگر باز شود
در این خانه به روی همه هر دم باز ست
ما چرا لَنگ دم حضرت عیسی باشیم
کشته و مرده این قوم مسیحا ساز است
تو ته گودی گودال که حرفی نزدی!
این سر نیزه چرا با دهنت لجباز است
پسرت جای کفن تکه حصیر آورده
آب آورده ولی آه …چه دیر آورده
یاسین قاسمی