دستهبندی نشده
جان من در قتلگاه
از کنار پیکر تو بی کس و بی یار رفتم
جان من در قتلگاه و با دلی غمبار رفتم
اولین بار است از تو من جدا گشتم عزیزم
طاقتم را برده این غم با دو چشم زار رفتم
با زنان داغدار و با یتیمانت اسارت
من به عنوان کفیل و قافله سالار رفتم
حرمله بود و سنان و شمر هم دور و برم بود
من به دنبال سر تو چون شدم ناچار رفتم
تازیانه بر تن من سنگها سوی لب تو
در مسیر این اسارت با غم و آزار رفتم
هیچ نامحرم ندیده خواهرت را ای حسینم
وای من از ساعتی که بر سر بازار رفتم
هر چه هیز و مست و کافر دور ما بودندبا هم
چشم تو روشن برادر مجلس اغیار رفتم
موی سر گشته سپید و من خمیده بازگشتم
غصه دنیا به دوشم غم کشیده بازگشتم
جواد قدوسی