دسته‌بندی نشده

شعر مناجات با خدا در ماه رمضان

حب دنیا عاقبت این بنده را گمراه کرد
سینه من را تهی از حب یا الله کرد

با ندانم کاری ام این قلب جای غیر شد
دستهایم را معاصی از درت کوتاه کرد

جز رضای نفس کاری بر نمی آید ز من
نفس من امیال من آخر مرا خودخواه کرد

ماه رحمت آمد و این مژده های مغفرت
زنده امید مرا بهر نجات از چاه کرد

هم گناهم را ندید و هم مرا با رحمتش
میهمان و روزه دار و لایق این ماه کرد

کاه طاعات مرا با رحمت خود کوه کرد
کوه عصیان مرا هم با کرامت کاه کرد

مستحق آتشم حتما برای بخششم
باید این آلوده را با پنج تن همراه کرد

وقت توبه کردنم با بردن نام حسین ع
یک طرف بایست توبه یک طرف هم آه کرد

روضه کرب و بلا اصلا مناجات من است
گریه باید بر حسین ع هر گاه و هر بیگاه کرد

روضه مکشوف,مکروه است نزد مادرش
داغ این صحنه مرا وادار بر اکراه کرد

دوره اش کردند طوری که هراسان خواهرش
رو به سوی قتلگه فریاد وا اماه کرد

هر کسی که هر چه دارد سوی مقتل میدوید
ضربه نیزه چه ها با پیکر آن شاه کرد

اسماعیل روستائی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا