چارده قرن
چارده قرن بدون تو به ما سخت گذشت
از زمانی که تو رفتی به گدا سخت گذشت
ما در آغوش تو بودیم زمانی اما
از زمانی که شدیم از تو جدا سخت گذشت
سر و سامان همه، بی سر و سامان شده ایم
طعنه خوردیم ز هر بی سر و پا سخت گذشت
قدر یک هفته مرا کُشت غروب جمعه
یا که نگذشت زمان بی تو وَ یا سخت گذشت
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی را داری…..
بیشتر از همه ی ما به شما سخت گذشت
نفسم آه شده، ناله ی جانکاه شده
تو بیا … آه ، بیا .. آه ، بیا … سخت گذشت
به گناهان خودم فکر که کردم دیدم
به تو ای شاهد مظلوم چرا سخت گذشت
بیشتر به تو که خیمه زده ای در صحرا
یا منِ بندهی تزویر و ریا سخت گذشت؟!
سخت شد امر فرج چون که میان گودال
شاه معطل شد و بر جد شما سخت گذشت
مثل هر روز بگو گریه به زینب کردی؟
تو بخوان روضه که بر عمه کجا سخت گذشت
شیعه از غصه بمیرد بخدا جا دارد
بین بازار به ناموس خدا سخت گذشت
گروه شعر یا مظلوم