شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)

کودکـی مــاه لقـا

کودکـی مــاه لقـا شـد ســپــرِ جــانِ عمو
بوسـه میزد به جبین و لبِ عطشـانِ عمو

نامَش عَبـدُالـلَّه و فرزندِ امـامِ حسن است
مـتـحـیّــر شـده بــر چــهـرهٔ تـابــانِ عمو

دستِ خود را سـپـرِ تـیـغِ حـرامی‌ ها کرد
گشته آغشته به خون در بَـرِ چشمانِ عمو

آخر افتـاد به گودال و در آغـوشِ حـسـیـن
عـاقـبـت گشـت رهـا از غـمِ هـجـرانِ عمو

{میثم} از پورِ حسن هرچه بخواهی گوید
می‌شود شـاه و گـدا دسـت به دامـانِ عمو

میثم بدرخانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا