شعر مناجات امام حسين (ع)

کربلا غوغاست

هر شبِ جمعه‌ کربلا غوغاست
شبِ اندوه حضرت زهراست

شب جمعه شب زیارتیِ
حرم پاک سیّد الشهداست
عرش زین ماجرا سیه پوش است
عرشیان را فغان و واویلاست

هر شب جمعه‌ مادر سادات
راهی از عرش سوی کرب و بلاست

پا گذارد ز هودجی به زمین
دست بر پهلویش به حال بکاست

می‌رسد خسته دل کنار حرم
کان حرم قبله گاه اهل ولاست

شوید از اشک خود مزاری را
که به هر درد تربتش چو شفاست

پیکری را کشد در آغوشش
که سر از آن ز روی کینه جداست

گویدش یا بُنَیَّ یا مظلوم
غم عالم ز روی او پیداست

گویدش از چه رو تو را کشتند
بر سر غارتت چرا دعواست

سر پاکت چرا به نی زده اند
تنت عریان چرا بدون قباست

پیرهن دوختم شود کفنت
کفنت کو کجاست پیرهنت؟

 جواد کریم زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا