شعر عصر عاشورا و شام غريبان
ای آشنای زینب
ای آشنای زینب , در خاک وخون چرایی
بگذار بینم ات سیر , هنگامه جدایی
من می روم شکسته , با دست وپای بسته
تو روی نی نشسته , ای نور کبریایی
شوری فکن بر آرد , ابری که خونببارد
این انجمن ندارد , بی روی تو صفایی
خون است کام ام از شب , محض رضایزینب
زخمی بزن مرتب , بر تار نینوایی
گرچه سرت بریده , روی نی آرمیده
داود هم ندیده , این صوت کبریایی
با قامتی چنین خم , من مانده امدر این دم
چون از تو دور گردم , در مننمانده نایی
با من بگو برادر , اینگونه از چهدیگر
پنهان ز چشم خواهر , در بین نیزههایی
من از تو شرمسارم , چون مرهم اتگزارم
جز اشک خود ندارم , بر زخم تودوایی
ای زخم پر ستاره , با آن گلوی پاره
با من بگو دوباره , در خاک وخون چرایی
حسن بلبلی
با سلام و عرض ادب.ضمن تسلیت ایام شهادت سرور و سالار شهیدان برامون دعا بفرمایید.عالی بود داداش گل کاشتی.با مطلب "بهره ما از مجالسی که برای سیدالشهداء (ع) برپا می شود ، چیست ؟ قرار است چه چیزهایی از این محافل و مجالس به دست آوریم ؟ یقیناً حضرت سیدالشهداء (ع) به عزاداری ما نیازی ندارد بلکه این ما هستیم که به عزاداری برای آن حضرت برای رسیدن به نیازهایمان احتیاج داریم و به همین خاطر به اندازه نیازمان عزاداری می کنیم . برای آن که بدانیم چه چیزهایی می توان از عزاداری برای آن حضرت به دست آورد ، لازم است ابتدا کمبودها و نیازهایمان را بشناسیم ."بروز هستم.راستی مطالبتون هم عالی بود.موفق باشید در پناه حق
سلام
بعد از پنج بار هک شدن و چهار بار حذف شدن وبلاگ وحدت ممنوع توسط جماعت اهل خلاف تصمیم به تغییر سرور وبلاگ گرفتیم
از این به بعد میتوانید برای بازدید از وبلاگ وحدت ممنوع به این آدرس مراجعه کنید
http://stopvahdat.mihanblog.com
لطفا در پیوند ها آدرس لینک قبلی را هم به این آدرس تغییر دهید
با تشکر
یا علی (ع)
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا، دیگر ندارد فاصله
از کعبهی گل آمده، تا کعبهی دل میرود
این کاروان غم فزا؛ منزل به منزل میرود
یک زن میان محملی، بر ناقه در تاب و تب است
عباس و اکبر دور او، این زن خدایا زینب است…….