شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی (ع)
ای آنکه شرح فضل تو خیلی مُفصّل است
فیضِ نوشتن از تو همان فیضِ أَکمَل است
با اینکه شعرِ مـدحِ تو أغـلَـب مُطَوّل اسـت
جانِ سُخن خلاصه در این بیتِ مُجْمَل است
“یا قاهر العـدوّ و یا والی الوَلی”
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
ای آفرینش دوجهان در نـظام تـو
ای ماورایِ حـدّ تـصـوّر , مـقـامِ تو
ای چشم کُلّ خلق , به جودِ مُدامِ تو
مُشکل گُشاست بسکه توسّل به نامِ تو
شـد هَـمّ و غَـمّ عالم و آدم سَیـنجلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
ای نام دلنشین تو با کبـریا , یکی
ای با تو شأن حضرت خیرُ النّسا , یکی
چشم جهان ندیده مثال شمـا , یکی
با تو شده ست در همه جا مُصطفی , یکی
تو صادرِ نخُستی و مخلوق اوّلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
گر چون خُدای خویش تو را خوانده ام احد
دارم برای گـفـته ی پُر مغز خود سـند
قبل از ازل تو بودی و هستی پس از ابد
رزّاق و خـالق و غنی و قـادر و صمد
مجموعه ی صفات خُدا در تو مُنجلی
“یا مُظهِر العجائُب و یا مرتضی علی”
ای ابتدای سِـیر تـو از انـتهایِ عـرش
ای غرق عطر و بوی خوش تو هوایِ عرش
ای ردّ پایِ نـور تو در جایْ جـایِ عرش
ای جانـشین ذاتِ خُدا ای خُـدایِ عرش
ای مهر و ماه پیش جمالت, چو مَشعلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
خوشبخت شد کسی که ز غیر تو دست شُسـت
خوشبخت تر کسی که کسی جُز تو را نَجُسـت
هر کس که شـد خـراب تو کـارش شـود دُرُسـت
بی دست و پاتریـنم و شادم که از نُخُسـت
بر دامن تو چـنگ زدم , بی مُعـطّـلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
“ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش”
یعنی که باش مُخـلص مولا و بچّه هاش
بگذار مثل میثم تمّار سر به پاش
آن قدر مثل مالکِ اشتر بـزن صـداش
تا مثلِ دُر شوی پس از این جمله , صیقلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
باقی تویی برابر تو ما که هالِــکـیم
تو باطن صلاتی و فی الجمله تارِکـیم
ماها کُجا برای تو چون حُجر و مالِکیم؟
بی تو شبیه مُنْکرِ تو زشت و مُضحِکیم
گـفتیـم در برائتِ از هـر چه حنبلی
“یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی”
محمدقاسمی