درد و درمان ما امام رضاست
راحت جان ما امام رضاست
ما غلامان حضرتش هستیم
شاه و سلطان ما امام رضاست
#شعر_مناجات_با_خدا
- سفره دارد جمع می گردد, گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن
با غلام رو سیاه, ای یار خوبی می کنی
با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی
با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط
این بدی را می کنی انکار, خوبی می کنی
آورده ای دوباره بدهکارمان کنی
فکری به حال غم زده و زارمان کنی
اینجور که دوباره به ما راه می دهی
اصلا بعید نیست طلبکارمان کنی
سر خوشم باز در هوای علی
در هوای پر از خدای علی
قلم آورده ام که بنویسم
چند خطی فقط برای علی
دلهای عاشق حلقه بر در دارد امشب
باران لطافت مثل کوثر دارد امشب
حیدر میان خانه حیدر دارد امشب
عباس می آید علم بر دارد امشب
وقتی هوای روضه ما باز مادری است
حال و هوای گریه ما جور دیگری است
وقتی که مادر همه ماست فاطمه
حسی که بین ماست, همانا برادری است
بی بی سلام آمدم امشب عیادتت
باران شوم برای تو و داغ غربتت
بی بی سلام با غم حیدر چه می کنی
با گریه های هِجر پیمبر چه می کنی
تو که در سینه خود سوره کوثر داری
بوسه بر دست خود از لعل پیمبر داری
تو همان سیب بهشتی که پیمبر بوئید
دامنی چون گل ریحانه معطر داری
این دو چشم است که ماننددو دریا شده است
آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است
جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا
چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است
بیش از این کاش با خدا باشیم
بیش از این با تو آشنا باشیم
می شود عاشق تو اهل سحر
باید اهل شب و دعا باشیم
اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است