در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده های روی تربت را نگیر از ما
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این سفره ی پر خیر و برکت را نگیر از ما
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده های روی تربت را نگیر از ما
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این سفره ی پر خیر و برکت را نگیر از ما
یا سید الاحرار از احرار کن مارا
سردار بی سر از کرم سرشار کن مارا
گرچه ریا بد نیست پای روضه ها اما
از نوکران خالص دربار کن مارا
شادی برای مردم و ماتم برای ما
خنده برای خلق ولی غم برای ما
خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما
چه خیرها که داشت دودرهم برای ما
نامِ تو قولِ صادقِ انجیل
یدِ موسی؛ در بریدن نیل
صبر ایّوب در مسیر بلا
در دلِ شعله ها بهشتِ خلیل
ببین که با اهالی زمین چه میکند حسین
زمین نه، با تمام عالمین چه میکند حسین
غمش کنار میزند هرآنچه هست فاصله
دوباره با محرّمش ببین چه میکند حسین
قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
همه توان خودش را گذاشت حرمله اما
خدا گواه به سمت علی شتاب نکردم
حالِ دلِ ما زیرِ پرچم رو به راه است
عمریست گرچه رویمان آقا سیاه است
تغییر ده احوالِ ما را یابن زهرا..
اوضاعِ این نوکر فقط گیرِ نگاه است
پای قرار عاشقی ات سر گذاشتی
از هرچه بهتر است تو بهتر گذاشتی
می خواستی که دل ببری از گدای خود
این کار را به عهده ی اکبر گذاشتی
آفتاب روز ها و ماه شب شو با حسین
فارغ از عجب و ریا کبر و غضب شو با حسین
کربلایی!مفتخود را دست این و آن نده
دستچین مادرش شو منتخب شو با حسین
بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده
با عطر پرچمت دل ما را تکان بده
دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست
ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده
غمخوارِ کربلا غم عالم نمیخورد
دنیایِ بی حسین به دردم نمیخورد
هرکس که خورد نان تو جایی نمیرود
هرکس که خورد داغِ تو را غم نمیخورد
باز افراشته اند بیرق و پرچم ها را
شهر برداشته است شورِ مُحَرَّم ها را
دَم به دَم، دَم بزنیم از تو فقط آقاجان
ما غنیمت بشماریم همین دَم ها را